نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد.

ساخت وبلاگ
به مناسبت تولد تهران از محمد علی سپانلو یاد می کنم. شاعر تهران.شاعری که می گن :"زبان شعری مختص به خود را دارد. تصویر تهران قدیم در شعرهای او جابه‌جا دیده می‌شود. تصاویری که مختص شعرهای او و زندگی کردن او و تجربیاتش که زیستن با نسلی است که با خلق معنا در شعرهایش خاطره‌های مشترکی برایشان به یادگار گذاشته. شاید بتوان گفت سپانلو به معنای درست کلمه فرزند زمان خودش است و روح دوران خود را به درستی دریافته و از همین روست که شعرهایش روحی را به خواننده منتقل می‌کند که مختص دوران اوست." شاعری که تهران دوست داشته :"ترک و لر و کرد و اصفهانی و فارسی و غیره همه به تهران آمده‌اند و در این شهر زندگی می‌کنند. وقتی صحبت از تهران می‌شود همه آن را به باد فحش می‌گیرند در حالی که تهران مانند مادر مهربانی به همه‌شان امکانات زندگی را بخشیده است» یک اجرای خوب از شهرزاد سپانلو در حضور پدر و با دکلمه پدر دیدم که بسیار به دلم نشست. اجرای این ترانه در آلبوم قصه ما اما چنگی به دل من نزد. «ای روزهای فردا ای فکرهای زیبا ای برگ‌های پاییز ای پنجه‌های رویا ای واژه‌های زرین ای آسمان لرزان دریای باد و باران بالای شهر تهران نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : ترانه بلوار میرداماد,متن ترانه بلوار میرداماد,آهنگ بلوار میرداماد, نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 191 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 20:24

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر که مرا درد این جهان باشد برای من مگری و مگو دریغ دریغ به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد جنازه‌ام چو ببینی مگو فراق فراق مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد مرا به گور سپاری مگو وداع وداع که گور پرده جمعیت جنان باشد فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد تو را غروب نماید ولی شروق بود لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد کدام دانه فرورفت در زمین که نرست چرا به دانه انسانت این گمان باشد کدام دلو فرورفت و پر برون نامد ز چاه یوسف جان را چرا فغان باشد دهان چو بستی از این سوی آن طرف بگشا که های هوی تو در جو لامکان باشد * این غزل عجیبیه...تنها عزلیه که وسوسه ام می کنه نظرمو در مورد شعر سنگ قبرم عوض کنم.... قبلاها وصیتم این بود که رو سنگم بنویسن:"میا بی دف به گورم ای برادر....که در بزم خدا غمگین نشاید" الان این غزل من در بر گرفته.... " به روز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر که مرا درد این جهان باشد برای من مگری و مگو دریغ دریغ به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد جنازه‌ام چو ببینی مگ نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : با مولانا,اشعار مولانا با ترجمه انگلیسی,مولانا با صدای شاملو,فال با مولانا,365 روز با مولانا, نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 201 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 20:23

حافظه، برای عتیقه کردن عشق نیست، برای زنده نگه داشتن عشق است. اگر پرنده را به قفس بیندازی، مثل این است که پرنده را قاب گرفته باشی و پرنده‌ قاب گرفته، فقط تصور باطلی از پرنده است ... عشق در قاب یادها، پرنده‌ای است در قفس، منت آب و دانه بر سر او مگذار و امنیت و رفاه را به رخ او نکش ... عشق طالب حضور است و پرواز، نه امنیت و قاب ...

نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : یک عاشقانه آرام,یک عاشقانه آرام pdf,یک عاشقانه آرام نادر ابراهیمی,يک عاشقانه آرام,یک عاشقانه آرام کتاب صوتی,یک عاشقانه آرام صوتی,يك عاشقانه آرام پيام دهكردي,یک عاشقانه آرام دانلود pdf,یک عاشقانه آرام ابراهیمی,يك عاشقانه آرام , نادر ابراهيمی, نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 236 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 12:42

تو با قلب ویرانه من چه کردی؟

ببین عشق دیوانه من چه کردی

در ابریشم عادت اسوده بودم...

تو با بال پروانه من چه کردی؟

ننوشیده از جام چشم تو مستم...

خمار است میخانه من...چه کردی؟

مگر لایق تکیه دادن نبودم؟

تو با حسرت شانه من چه کردی؟

مرا خسته کردی و خود خسته رفتی...

سفر کرده!باخانه من چه کردی؟

جهان من از گریه ات خیس باران...

تو با سقف کاشانه من چه کردی؟

نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد....
ما را در سایت نوشتم، خواندی، فضائی که تکرار نخواهد شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 53nemmar7 بازدید : 177 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 12:42